1 . من یاد گرفته ام همیشه مراقب باشم که حق کسی رو ضایع نکنم. در هیچ جا و هیچ وقت! اینکه خداوند حق النفس و حق الله را می بخشد ولی حق الناس رو نه، یک حقیقت غیرقابل انکار است ! ولی چرا بیشتر مردم و حتی میتوان گفت اکثریت قریب به اتفاق آنها ضایع کردن حقوق اساسی بقیه رو زیرکی و زرنگی می دانند و نه حق الناس؟!!!
امروز بانک بودم. شماره من 635 بود و 180 نفر قبل از من توی صف بودند. دقیقا دو ساعت و نیم طول کشید تا کارم راه افتاد !! از کارمندان خودشیرین که با دیدن آشنایان و دوستان خود ، بدون نوبت کارشان را راه می انداختند که بگذریم به کسانی میرسیم که بدون گرفتن شماره ، می پریدند وسط و کارشان انجام میشد و می رفتند. علاوه بر اینها یک عده برگه های شماره مچاله شده روی زمین را برمی داشتند و عدد را می خواندند اگر عدد قبل از عدد برگه خودشان بود ، با خوشحالی برگه را برمی داشتند!!! این عده در خیال خودشان خیلی باهوش تشریف داشتن!! آخه عزیز من اول ببین در شانت هست خم بشی و برگه مچاله شده برداری یا نه!! اگر هست که من دیگه حرفی ندارم و اگر نیست که پیش خودت فکر نمی کنی اینجا یک عده توی صف هستند که ساعتها قبل از تو توی صف بودند!! اگر این حق الناس نیست پس چیه؟!!!! یک نفر از روی لطف می خواست برگه ای به من بده که می گفت یک نفر دیگه شماره اضافی گرفته بود ، داد به من ! من یک شماره از زمین برداشتم، این برگه مال شما! من هم نگرفتم و گفتم این حق الناسه!! گفت : ول کن این حرفها رو ! کدوم حق الناس؟!! گفتم : همینائی که قبل از من اینجا بودن! حق اونها!! یک خانوم دیگه میگه میشه شما این مبلغ رو بجای من واریز کنین؟ گفتم: شرمنده! نمیشه! میگه چرا؟ شما که کاری نمی کنین!! گفتم من بخاطر خودم برگه یکی دیگه رو که شماره اش 120 تا از شماره من جلوتر بود نگرفتم بخاطر اینکه اعتقاد دارم درست نیست!! الان هم همین که کاری نمی کنم ولی در عوض مشغول الذمه اینهمه آدم میشم کافیه که بهتون بگم نمیتونم!! میگه کاش همه مثل شما بودن. گفتم من با همه کار ندارم! من اعتقاد دارم باید به حقوق بقیه احترام بذارم و تاجائی که میتونم این کار رو انجام میدم!
تازه شمائی که مثلا دلت به حال یکی میسوزه و حقت رو میدی به ایشون! خودت باید بری ته صف!!
2 . نیلوفر بانو منو به یک بازی دعوت کرده!
پیشنهاد اینه که هر کدوم از دوستان وبلاگی در هفته های آتی به سه نفر “کمک” کنند و یه گرهی از کارشون باز کنند یا کمک کنند مشکل شون حل شه و بعد از اون سه نفر بخوان که به عنوان تشکر، اونها هم به سه نفر دیگه کمک کنند. بعد هر کسی شرح کمک هایی که برای حل مشکلات سه نفر انجام داده رو بنویسه و اگر تونست گزارش کنه که بقیه دوستاش چطوری به سه نفر کمک کردند. کمک کردن هم نباید حتما چیز عجیب غریبی باشه ولی خواهشا وظایف روتین رو جزء این بازی حساب نکنید. حتما اطراف شما هستند کسایی که به کمک نیاز دارند حتما هم لازم نیست به کسایی که خوب می شناسید کمک کنید شاید مثلا تو خیابون یه کسی به کمک نیاز داشته باشه و … .
اولیش اینکه همین چند روز پیش دوستم ایمیل زده بود و گزارش پیشرفت کاری که برای ستاد نانو پرز کرده و فرستاده بودم ، رو می خواست تا نگاه کنه و ببینه چطور باید بنویسه! منم براش فرستادم
دومیش اینکه دوستم نمی تونست توی سایت همایش تهران ثبت نام کنه براش ثبت نام کردم.
سومیش اینکه به دو تا آدم گفتم که حق الناس چیه و باید مواظب رعایت حقوق مردم باشن
چهارمیش هم اینه که من در چند روز اخیر کوزت وارد به تمیز کردن منزل پرداختم و همراه با اعضای خانواده یک خانه تکانی اساسی و تغییر دکوراسیون عظیم انجام دادیم که هنوز هم کارمون کاملا تموم نشده!!( یعنی من توی عمرم اینقدر کار نکرده بودما!! یعنی تا این حد!!!)
هر کسی اینجا رو میخونه به این بازی دعوته!
پ . ن : دوستان عزیز و گرامی توی این روزهای عزیز ما رو هم دعا کنین. طاعات و عباداتتون هم قبول درگاه حق تعالی باشه انشاالله.