از کفش چینی تا خودروی ایرانی ، خطای دید

یکی دو ساله که دنبال یک کفش خوب می گردم. کفشی که دوستش داشته باشم نه اینکه مجبور به خریدنش شده باشم. ولی متاسفانه موفق نشدم. باز وضعیت کفشهای مردانه بهتره و نسبت به کفشهای زنانه جنسهای خوب بیشتر هست. حالا خوبه که چرم تبریز و کفشهاش مشهورند ، ولی این شهرت مربوط به گذشته است نه حالا که کل بازار تبریز رو بجز تعداد معدودی از فروشگاهها کفشهای چینی پر کرده است. دیروز تا عصر کلی گشتم تا شاید یک کفش بدردبخور پیدا کنم ولی مدل کفشها یا مدلهای مثلا جدید _ که بنظر من خیلی هم بی ریخت هستند _ است یا مدلهای  پیرزنی !!!!!!!!! واقعا معضلی شده این خریدن کفش! خلاصه بعد از کلی گشتن دست از پا درازتر برگشتم خونه.

الان راه مرزها برای ورود خودروهای خارجی بسته است . مسئولان امر دلیل می آورند و می گویند برای حمایت از خودروساز داخلی این کار را انجام میدهیم!!!!!!!! مردم هم که این وسط هیچ کاره اند و مجبورند خودروهای بی کیفیت داخلی را مورداستفاده قرار دهند. جالب است بگویم که خان داداش من چند ماهی است که برای خریدن ماشین از ایران خودرو اقدام کرده است که یکی دو ماه از موعد تحویل ماشین گذشته است که هیچ این شرکت خودروسازی اعلام کرده است آن رنگی که خان داداش برای ماشینش انتخاب کرده بود ( رنگ بژ ) و شرکت هم ملزم به تحویل ماشینی با همان رنگ یعنی رنگ بژ بود ، دیگر تولید نمیشود . و ایشان را مجبور کردند که یکی از سه رنگ نقره ای ، خاکستری و یا نوک مدادی را انتخاب کنند. مضاف بر این ایران خودرو دیگر هیچ سفارشی را بر روی خودروها قبول نمی کند. مثلا قبلا اگر کسی می خواست امکاناتی خاص در اتومبیلش وجود داشته باشد با پرداخت وجه اضافی خواسته هایش را به شرکت سازنده اعلام میکرد و شرکت هم در قبال دریافت همان وجه اضافی این امکانات را روی اتومبیل سوار میکرد. ولی از این به بعد این امکان وجود ندارد. حتی بجز سه رنگ ذکر شده نمیتوان رنگ دیگری را انتخاب کرد. خلاصه یعنی همینیه که هست !!!!!!!! و مشتری هم هیچ کاری از دستش برنمیاد.

من بشخصه معتقدم گروههای تولید کننده داخلی باید کیفیت خود را بهبود ببخشند نه اینکه کالاهای بی کیفیتشان را به مردم قالب کنند . می گویند ما راه واردات را می بندیم تا تولیدکنندگان داخلی دچار مشکل نشوند. هیچ کس به فکر بهبود اوضاع نیست ، اصولا منافع بعضیها بر منافع مردم مقدم است و اکثریت مردم راه گریزی ندارند.

مثلا  میتوانند راه ورود خودرو را ببندند ولی نمیتوانند راه ورود سایر اجناس را ببندند. اول هم گفتم من با بستن مرزها به روی کالاهای خارجی موافق نیستم ، بلکه اعتقاد دارم باید کیفیت کالاهای ایرانی بقدری بالا باشد که حتی با ورود کالای غیر ایرانی همه کالای ایرانی بخرند. ولی در بستن مرزها به روی کالاها هم رفتار دوگانه ای مشاهده میشود! مثلا همین برنجهای وارداتی !!!! چرا راه ورود برنجهای  آرسنیک دار خارجی بسته نمیشود تا برنجکاران زحمت کش داخلی هم نفسی تازه کنند؟ ولی نوبت به خودرو که میرسد تولیدکننده داخلی مهم میشود !!!!!!

خلاصه اینکه این روزها بدجوری اوضاع همه چیز خراب است! خدا خودش به دادمان برسد.

پ . ن : به نقطه سیاه در عکس زیر خیره شوید بعد از مدتی چه می بینید؟!

خطای دید یا خطای مغز !!!!!!!!!!!!!

Read Full Post »

اجناس چینی ، خونین شهر ایران ، برنامه نود ، دزدی مقاله !

1 . پریروز یادم رفته بود موبایلم رو شارژ کنم ، بنابراین دیروز توی دانشگاه متوجه شدم که موبایلم پنج درصد شارژ داره و از بخت بد این دوست جونها هم دیروز تماس می گرفتند و اولش بهشون می گفتم که اگه قطع شد بخاطر اینه که موبایلم شارژ نداره. ولی در کمال ناباوری با هرکدوم شش تا هفت دقیقه صحبت کردم ، یعنی جمعا حدود 15 دقیقه صحبت کردم و کلی هم برام اس ام اس اومد و کلی هم اس ام اس زدم با اینجال شارژ باتری موبایلم 4 درصد رو نشون میداد ! بنابراین زنده باد جنس غیر چینی ! بخاطر پر شدن بازار از جنس چینیه که از این موبایل جانم که دیگه قدیمی شده و  sony ericsson  مدل W300i  هست و سالها از عمرش گذشته دل نمی کنم ! جالبش اینجاست که موبایل بنده با شارژ باتری حدود یک درصد میتونه 20 دقیقه آهنگ پخش کنه و یا با همین مقدار باتری 20 دقیقه رادیوش روشن میمونه ! درحالیکه گوشی خاله جان بنده با اینکه جدیدا عوضش کرده ، ساخت چینه و باتریش سریع تموم میشه ! پس زنده باد جنس غیرچینی !

بسیار بسیار مهم : این کشهای موی سر رو دیدید ؟!

به ظاهر تمیز و مرتبشون نگاه نکنید بی نهایت کثیف و غیراستاندارد هستند ، یعنی جزو همان اجناس بنجل چینی ! اینجا را حتما حتما حتما بخوانید تا متوجه قضیه بشوید ! بعد از خواندن این مطلب کلا از زندگی بیزار شده ام. آخر مسئول اینهمه بی مسئولیتی کیست ؟! مگر ما توی کشور خودمان قادر به تولید کش موی سر نیستیم که از چین این اجناس کثیف رو وارد می کنیم ! ااااااای خدا به دادمون برس !

 

2 . توی روزنامه گزارشی نوشته شده بود از وضعیت خونین شهر 27 سال پس از آزادی ! نوشته بودند از فاضلابهای جاری در سطح شهر ، از فقدان گاز لوله کشی و آب لوله کشی ، از اینکه آب آشامیدنی دبه ای 300 تومان است ، از اینکه بیش از 30 درصد بافت شهر بعد از اینهمه سال جنگ زده است ، از جویده شدن لب پسرکی به نام امین توسط موش و از خیلی چیزهای دیگر ! دلم برای مردم مقاوم خرمشهر سوخت که هنوز هم بعد اینهمه سال درجنگند ! جنگ برای بقای زندگی در شرایط نامساعد !

 

3 . برنامه 90 هفته قبل شروع شد با اجرای عالی عادل فردوسی پور هم شروع شد که مثل همیشه پرانرژی و اکتیو برنامه رو اجرا کرد. از تیکه پرانیهای جالب فردوسی پور به بعضی ها که بگذریم بخش گفتگوی او با انصاری فرد مدیرعامل پیروزی هم در نوع خودش جالب بود. وقتی که جناب انصاری فرد رو به فردوسی پور کرد و گفت : تا زمانیکه برنامه شما این رویه رو ادامه میده فوتبال هیچ پیشرفتی نخواهد کرد ! و فردوسی پور هم چقدر خوب جواب داد و گفت : خوبه این چند هفته ما نبودیم دیدیم چقدر فوتبال پیشرفت کرد !

آقای فردوسی پور دمت گرم واقعا !

 

4 . همکلاسیم دوستی داره که در دانشگاه خواجه نصیر دکترا میخونه ! این دوست همکلاسی ما توی یک دانشگاه دیگه روی طرح تحقیقاتی کار کرده و اتفاقا کارش عالی بوده ! استادی که باهاش کار میکرده بدون نام بردن از ایشون مقاله  رو به اسم خودش چاپ کرده ! ایشون هم شکایت پشت شکایت ! ولی به نتیجه نرسیده اند ! افسوس بخاطر تمام این دزدیهائی که در روز روشن صورت می گیره و کسی هم نیست تا این دزدها رو از صحنه روزگار محو کنه ! افسوس !

 

پ . ن  1:این ترم 6 واحد درس دارم . 5 واحد نظری و یک واحد سمینار ! کارهای پایان نامه هم که خیلی وقت گیره و کم کم شروع میشه ! تازه شروع کردم به خواندن منابع آزمون دکترا که همشون هم انگلیسی هستند و ترجمه فارسی ندارند ! حالا با اینهمه درس و مشق ، این نت هم قوزبالا قوز شده ! باید کم کم اعتیادم رو ترک کنم . راست راستی معتاد شدیم رفت !

پ . ن 2 : توی سریال دلنوازان یک جمله جالب گفته شد :

» هر وقت دروغت اونقدر بزرگ بود که خودت هم باورت شد ، بدون که بقیه هم دروغت رو باور می کنند!»

 

Read Full Post »