چند روزی است که صدای دسته های عزاداری در شهر می پیچد ، چند روزی است که همه جا را سیاه پوش کرده اند. چند روزی است که بعد از اذان مغرب تنها صدای موجود صدای کسانی است که در عزای امام حسین ( ع ) آهنگهای مشهور محلی را تغییر داده و مثلا عزاداری می کنند. شاید اون آهنگ مشهور آذری » شهریارین دیارین نان سیزه سلام سیزه سلام گتیرمیشم » با ترجمه فارسی » از دیار شهریار برای شما سلام آورده ام » رو شنیده اید. دیشب شنیدم که با تغییر این آهنگ به نوحه و تغییر دادن شعر آن نوحه ساخته اند و عزاداری می کنند!!!!
اینجا چند سوال مطرح است :
1 . آیا سیاه پوش کردن شهر بلافاصله از فردای روز عید غدیر صحیح است ؟
2 . آیا عزاداری دسته های عزاداری در شرایطی که حداقل چندین روز تا شروع محرم مانده است صحیح است ؟
3 . آیا تغییر آهنگهای مشهور و ماندگار به نوحه صحیح است ؟
4 . اصلا با شنیدن این نوحه ها چه حسی به انسان دست میدهد ؟
5 . اصولا من نوعی و امثال من نوعی چقدر با فرهنگ عاشورا آشنائی داریم ؟
6 . آیا درک ما از فرهنگ عاشورا صحیح است؟
.
.
.
.
میخواهم نظر شخصی خودم را بنویسم و از شما میخواهم که در این بحث مشارکت داشته باشید. شاید راه حلی برای درک صحیح فرهنگ عاشورا یافتیم.
بنظر من توجه به ظواهر دین به قدری زیاد شده است که ما ماهیت واقعی دین را از یاد برده ایم .
مثلا مساجدی که بدون توجه به آسایش مردم در مجالس ختم با بلندگو کل مراسم را برای کل مردم محله پخش مستقیم می کند ، رسالت اصلی خودشان را که همان پخش اذان است انجام نمیدهند.
مردمی که فردای روز عاشورا عزاداری را تعطیل می کنند ، 10 _ 15 روز قبل از شروع محرم به پیشواز این ماه میروند . مگر نه این است که فاجعه بزرگ در روز عاشورا رخ داده است!
در لطیفه های مردم این عزاداریها آخرین فرصت برای یافتن همسر دلخواه است !!!
هیچ کدام از ما متوجه نیستیم که درد امام و خانواده اش بی آبی نبود و فقط برای تشنگی امام حسین و یارانش گریه می کنیم.
در حالیکه باید بگرییم به حال مردم بدبختی که روشنائی را در شب تاریکشان ندیدند.
باید بگرییم به حال خودمان که اگر ما هم جای مردم آن زمان بودیم میرفتیم و اماممان را تنها می گذاشتیم.
چرا متوجه نیستیم که امام حسین ( ع ) تشنه لبیک بود نه تشنه آب ؟
بهتر است قبل از هر چیز شعورمان را بالا ببریم و از گریه های بیهوده که هیچ آگاهی و شناختی بدنبال ندارد بپرهیزیم. عزاداری با وجود آگاهی است که موثر است. یاد لطیفه ای افتادم که متاسفانه قابل بازگوئی در اینجا نیست. این لطیفه برای بار اول انسان را به خنده وامیدارد ولی برای بار دوم که می شنویش با خودت فکر می کنی چقدر بعضیها سطحی نگر هستند!
مردم ما با صلح حسنی که اصلا آشنا نیستند . همین مطلب « ساباط » که چند وقت پیش در اینجا نوشته بودم بسیار روی شخص من تاثیر گذاشت . چرا من نوعی نباید بدانم ساباط چیست و یا اصلا کجاست ؟ اصلا چه اهمیتی دارد که من بدانم ساباط کجاست ، در حالیکه اصلا نمیدانم دینم چه می گوید و از فرد فرد افراد جامعه چه می خواهد. برای من دردآور است که هیچ وقت مظلومیت و بی کسی امام حسن ( ع ) موردتوجه قرار نمی گیرد. دلم میگیرد وقتی یاد این قضیه می افتم که امامم حتی در منزل خودش هم تنها و بی کس بود!
شاید تصور شود کمبود اطلاعات ما در مورد سایر ائمه به این دلیل است که کمتر به ابعاد زندگانی آنها پرداخته شده است . این درست ولی من می گویم در مورد امام حسین ( ع ) چه عاملی این شناخت ناکافی و سطحی را موجب شده است ؟ ما که هر سال در محرم و صفر در مورد امام حسین ( ع ) صحبت می کنیم؟
اصلا ما نمیدانیم چطور باید عزاداری کنیم.افراط و تفریط جزو لاینفک زندگی ماست ، هیچ وقت یاد نگرفته ایم که تعادل را در زندگیمان برقرار کنیم.من می گویم عزاداران عزیز بجای این که از 10 روز قبل به پیشواز محرم بروند و همه جا را سیاه پوش کنند و تا رسیدن عاشورا انرژی همین یک کار را هم از دست بدهند ، 12 ماه سال رفتارشان را حسینی کنند ، آنگونه باشند که امام می خواست و در یک کلام آزاده باشند. انسان باشند.
اشاره به این جمله امام حسین ( ع ) که فرمودند : » اگر دین ندارید حداقل آزاده باشید. «
در مورد این نوحه های جدید تنها حسی که با شنیدن این نوحه ها _که از تغییر آهنگها ایجاد شده است
_ در من بوجود نمی آید ، همین حس عزاداری است. آخه عزیزان دل یعنی چی این کارها ؟
دوست داشتن در حال بارگذاری...
Read Full Post »