ای آقای در پس ابرهای تیره ، میدانم که روزی خواهی آمد و خط بطلانی بر هر آنچه رنگ تیرگی و تاریکی دارد خواهی کشید . روزی خواهی آمد و عدالت را در سراسر جهان خواهی گستراند. همه منتظر آمدنت هستند بخاطر تمام آنچه که گفتم و بخاطر تمام بهانه هائی که برای آمدنت دارند. همه می گویند بیا و قبر مخفی مادرت فاطمه زهرا ( س ) را به ما نشان بده ولی من می گویم آقای من بیا و مادرت ، شیرزن گستره تاریخ بشریت ، پاک ترین زن تمام دوران را به من و ما معرفی کن. تمام دردمان قبر مخفی مادرت است تا بنشینیم و بر آن بگرییم ولی او چه نیازی به گریه های ما دارد . نمی گویم گریه نکنیم و از مظلومیتش نگوئیم ، نمی گویم از ظلمی که بر او رفت سخن به میان نیاوریم . نمی گویم بخاطر دل پاره پاره اش اشک نریزیم. می گویم اشکمان همراه با معرفت و شناخت باشد . همراه با خلوص نیت باشد . همراه با تفکر باشد.می گویم کاش او را و شخصیتش را بشناسیم . وقتی دم از الگو بودنش می زنیم ، بدانیم که این اسوه و الگو و نمونه یک زن کامل چه صفاتی داشت که اینگونه جاودانه شد . در عمر کوتاهش چه کرد که بهترین زن تاریخ لقب گرفت.ما اصلا او را می شناسیم ؟ والله که نمی شناسیم!!! فقط بر پهلوی شکسته اش می گرئیم و دیگر هیچ از او نمی دانیم.
سالها قبل کتابی در رابطه با زندگانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخواندم که از استاد …. بود . و بارها افسوس زمانهائی را خوردم که صرف خواندن این کتاب شد. افسوسم زمانی بیشتر شد که درهمان سال ، یکی از برنامه های تلویزیونی همین کتاب را بهترین کتاب در زمینه شناخت شخصیت ایشان معرفی کرد !
دلم یک نوحه خوب و باحال میخواد . یک زمانی گوشیم پر از نوحه بود و چقدر هم توی عزاداریها بهشون گوش میکردم ولی خیلی وقته که همه رو پاک کردم . چون همیشه معتقد بودم نفسی که نام ائمه و معصومین و پاکان ازش خارج میشه ، باید پاک باشه نه ناپاک. شما یک نوحه خوب سراغ دارین؟
شهادت دردانه عالم هستی ، ریحانه رسول حضرت فاطمه زهرا ( س ) بر تمام شیفتگان آن حضرت تسلیت باد.
شعر زیر هم شعری است از احمد عزیزی با نام » ضریح گمشده » که من خودم این شعر رو خیلی دوست دارم.
عشق من! پاييزآمد مثل پار
باز هم، ما باز مانديم از بهار
احتراق لاله را ديديم ما
گل دميد و خون نجوشيديم ما
بايد از فقدان گل، خونجوش بود
در فراق ياس، مشكي پوش بود
ياس بوي مهرباني مي دهد
عطر دوران جواني مي دهد
ياس ها يادآور پروانه اند
ياس ها پيغمبران خانه اند
ياس ما را رو به پاكي مي برد
رو به عشقي اشتراكي مي برد
ياس در هر جا نويد آشتي ست
ياس دامان سپيد آشتي ست
در شبان ما كه شد خورشيد؟ ياس
بر لبان ما كه مي خنديد؟ ياس
ياس يك شب را گل ايوان ماست
ياس تنها يك سحر مهمان ماست
بعد روي صبح، پرپر مي شود
راهي شبهاي ديگر مي شود
ياس مثل عطر پاك نيّـت است
ياس استنشاق معصوميّـت است
ياس را آيينه ها رو كرده اند
ياس را پيغمبران بو كرده اند
ياس بوي حوض كوثر مي دهد
عطر اخلاق پيمبر مي دهد
حضرت زهرا دلش از ياس بود
دانه هاي اشكش از الماس بود
داغ عطر ياس زهرا زير ماه
مي چكانيد اشك حيدر را به چاه
عشق محزون علي ياس است و بس
چشم او يك چشمه الماس است و بس
اشك مي ريزد علي مانند رود
بر تن زهرا: گل ياس كبود
گريه آري گريه چون ابر چمن
بر كبود ياس و سرخ نسترن
گريه كن حيدر! كه مقصد مشكل است
اين جدايي از محمد مشكل است
گريه كن زيرا كه دُخت آفتاب
بي خبر بايد بخوابد در تراب
اين دل ياس است و روح ياسمين
اين امانت را امين باش اي زمين
گريه كن زيرا كه كوثر خشك شد
زمزم از اين ابر ابتر خشك شد
نيمه شب دزدانه بايد در مغاك
ريخت بر روي گل خورشيد، خاك
ياس خوشبوي محمد داغ ديد
صد فدك زخم از گل اين باغ ديد
مدفن اين ناله غير از چاه نيست
جز تو كس از قبر او آگاه نيست
گريه بر فرق عدالت كن كه فاق
مي شود از زهر شمشير نفاق
گريه بر طشت حسن كن تا سحر
كه ُپر است از لخته ي خون جگر
گريه كن چون ابر باراني به چاه
بر حسين تشنه لب در قتلگاه
خاندانت را به غارت مي برند
دخترانت را اسارت مي برند
گريه بر بي دستي احساس كن!
گريه بر طفلان بي عباس كن!
باز كن حيدر! تو شطِّ اشك را
تا نگيرد با خجالت مشك را
گريه كن بر آن يتيماني كه شام
با تو مي خوردند در اشك مدام
گريه كن چون گريه ي ابر بهار
گريه كن بر روي گل هاي مزار
مثل نوزادان كه مادر مرده اند
مثل طفلاني كه آتش خورده اند
گريه كن در زير تابوت روان
گريه كن بر نسترنهاي جوان
گريه كن زيرا كه گلها ديده اند
ياس هاي مهربان كوچيده اند
گريه كن زيرا كه شبنم فاني است
هر گلي در معرض ويراني است
ما سر خود را اسيري مي بريم
ما جواني را به پيري مي بريم
زير گورستاني از برگ رزان
من بهاري مرده دارم اي خزان
زخم آن گل در تن من چاك شد
آن بهار مرده در من خاك شد
اي بهار گريه بار نااميد
اي گل مأيوس من! ياس سپيد
آهنگ یاس کبود شادمهر رو هم از اینجا دانلود کنید. حجم 708 کیلوبایت