آقا داداش دیشب شیفت بود. همکارشون تعریف میکرده که یک نفر ساعت هفت و نیم ، هشت شب زنگ زده بوده به آزمایشگاه یمارستان و از مسئول آزمایشگاه پرسیده بوده که آزمایش ازدواج دارین ؟ ایشون هم گفته بودند بله، صبح تشریف بیاورید در خدمتتان هستیم. طرف گفته بود آقا نمیشه همین الان بیائیم آزمایش بدیم ؟! آخه اورژانسیه !!!!!!!! 😯 به حق چیزهای ندیده و نشنیده !!!!!!!
وحالا آنچه به ذهن خلاق اینجانب میرسد اینکه بفرض که همونموقع ایشون تشریف می آوردند و آزمایش میدادند نهایتا که باید تا زمان دادن جواب آزمایش صبر می کردند! حالا بفرض که همونموقع جواب آزمایش رو هم میدادند دستشون ! اون نصفه شبی کدوم محضر بازه که اینها بروند عقد کنند ؟……. اگر این ذهن خلاق را به حال خود رها کنیم موضوع به جاهای باریک میکشد پس اصلا ولش کنین ! اصلا به ما چه که ازدواج اورژانسی یعنی چی ؟!
سلام دوست خوبم…
عجب انسان های با مزه ای پیدا می شنااااا!!!
اما ذهن خلاق ما هم می گوید که آن فرد(آقا یا خانم را نمی دانم) تصور اشتباهی از واژه آزمایش ازدواج داشته…
مثلا می خواسته ببینه همسرش قبلا ازدواج کرده یا نه…قضیه ناموسی شده بوده… خواسته بیاد همون شب تکلیفش را معلوم کنه D:
سلاااااااااااااااااااااام
من که اول چشام از حدقهزد بیرون بعدش قاه قاه خندیدم! ازدواج اورژانسی یعنی می مرده اگه تا صبح صبر می کرده؟!
ذهن خلاق ما به جاهای باریک دارد هدایت می شود لذا معذوریم از این که بنویسیم (زبان)
اما خب اگه به طرفش مطمئن نبوده که…. نمی دونم والا
وقتی صبح جمعه کله سحر بیدار شی همینه دیگه!!! همه خوابن ولی من دیگه خوابم نمی بره (ناراحت)
ولی خیلی باحال بید!!! (قهقه)
احتمالا می خواستن همون شب عروسی کنن و کار امروز را به فردا نیندازن
راستی ها ازدواج اورژانسی دیگه ندیده بودیم تا ببینی کدوم قسمتش اورژانسی بوده …
والا من یاد یه داستانی افتادم….این بازیگر فیلمی که چند سال پیش پخش میشد که اسمش یادم نیسصت که نقش پسری رو داشت که در باره پول شویی بود و یه پسری که تو فرانسه رفته بود دنبال دختری که بهش تدریس می کرد و بعد با ازدواجش مواجه شده بود و با بازی اتیلا پسیانی و…
اون پسره که اسمش یادم نیست رشتی بود و تو رشت عروسی کرد و بعد شب عروسی بعد از کلی تدارکات و فلان کمتر از 24 ساعت از گذشت عروسی صبحش رفت و زنش رو طلاق داد و…اینم طلاق اورژانسی!!
وا… مردم چه هولن!!!!
تو فیلم یک تکه نان کمال تبریزی اون پسره کچل بودا!
ت. اون فیلم بالاییم که گفتم بازیگر نقش مقابلش زن واقعیش بود که دوباره باهاش ازدواج کرده بود
این یک مدت شما از لحاظ آماری خیلی در مورد ازدواج نوشتین ها، خبر دارین یا نه! خبریه؟ :دی
بیچاره عاشق بوده حتما ترسیده طرف از دستش بپره
عشقه دیگه ولی هنوز که نصیب ما نشده شاید ما هم همینطوری شدیم
سلام
من فک می نم طرف مرض وسواس داشته ! آخه بعضیا اینقد عجولند که وقتی کاری یا چیزی را بخواهند همان لحظه باید برایشان مهیا شود !
والا آدم که بخواد این مسئله رو کنکاش کنه به چیز … میرسه
دیوانه بود طرف ولش کنید همگی دسته جمعیییییییییی ولی در مورد اون بازیگر و اون فیلمی که دکتر ارمان گفت ، حالا کمی من اطلاعاتم در کنم از خودم (آیکون زبان )
اولا که خدمت دکتر ارمان و عذارجونم عارضم که : اسم اون سریال راه بی پایان بود (باز هم آیکون زبان )
دوما که : اسم بازیگره و پسره : هومن سیدی بود و اسمش زنش هم عذارجون شما درست گفتی آزاده هستش
سوما که : این آزاده و هومن ازهم جدا نشدن و دوباره با هم مزدوج نشدن ! یه بار ازدواج نمودن و هنوز خدا رو شکر باهمن(زبان) ماجرا ازین قرار بود که هومن سیدی در رشت با یک دختری غیر از آزاده خانوم عقد می کند و حتی جشن نامزدی هم می گیرند که آقا هومن یهو به سرش می زنه و نامزد و رشت را ترک نموده و قصد تهران می نماید ! خواهر نامزد سابق هومن سیدی که هومن خان در کمال جوانمردئی!!!! ترکش گفت از دوستان دور! خواهرم می باشد !!! بیچاره دختره چه دپسرده ای شده بود که نگو و نپرس ! آخر در جشن نامزذی هومن را به همه ی فامیل به عنوان نامزدش معرفی کرده بود! ( آیکون بیچاره طفلکی و ازین حرفای خاله زنکی )
سلام
از بابت اينكه اومده بوديد به وبلاگم ممنون ، ايشالله كه قسمت خودتون هم بشه ، اين چند وقت از بس گرفتار بودم به وبلاگ دوستان سر نزدم ولي خوب اين چند روز باقي مانده سعي ميكنم كه جبران كنم
راستي توي اون لحظات قشنگي كه با خدا هستي يادي هر چند كوچك هم از من داشته باش و براي من و همسرم دعا كن، دعا كن كه زندگي خوب و خوشي در انتظارمون باشه
اين روزها خيلي استرس دارم
احتمالا منظورش تست دیگه ای بوده!
ای بابا…تو هم یه ماجراهایی تعریف می کنی ذهن آدم درگیرمیشه…! 🙂
سلام.خانومی شما می دونین مطالب وبلاگهای ایرانی رو چطور به وبلاگهای خرجی مثل بلاگ اسپات منتقل کرد؟ممنونم
ممنونم.یکی از سدوتان می خواست دادم.ولی به نظر سخت میاد
دوستان البته!
شما این کار رو کردین؟ایشون وبلاگشون بلاگ اسپات هست.می تونم بگم اشکالی داشتند از شما بپرسن؟
سلام. اخه چرا این عشاق کچل را درک نمیکنی تو؟؟؟!!!
مردم میخوان هرچه زودتر ببینن که این دسته گلی که اوردن را بذارن و برن یا ببرنش خونه بعدی…..
ممنون از انتخابتان…شرمنده فرمودید.
بازم خوبه می خواستن آزمایش بدن … بعد ازدواج کنند!!!!
در جواب به سوالت باید عرض کنم که : (آیکون زبان ) : این به هم خوردن نامزدی هومن با دختر رشتیه واسه قبل از آشنایی هومن با آزاده بود . هومن بعد ازینکه از رشت مهاجرت کرد به تهران رفت و توی یک آموزشگاه بازیگری با آزاده آشنا شد و ازدواج کرد .
عذراجونم دلم واست تنگیده (گل و بوسه هوارتاااا)
خولستم بیام بوست بدم ازین راه دور:این هم یک عدد ماچ گنده وآبدار به آبجی بزگه : ممممممماااااااااااااچچچچچچچچچچچچچچ
شاد باشی
راستی نمیدونم باور می کنی یا نه اما من هم به وبلاگ جنابعالی رای دادم…دیروز که لیستم را مرور می کردم آدرس وبلاگت را دیدم و یادم افتاد.